متن عاشقانه دلتنگی کوچه تنهایی ودیوار دلتنگی
بس که دیوار دلم کوتاه است ،
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ،
به هوای هوسی هم که شده ،
سرکی می کشد و می گذرد
خوندن یه داستان عاشقانه در ادامه مطلب
بس که دیوار دلم کوتاه است ،
هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ،
به هوای هوسی هم که شده ،
سرکی می کشد و می گذرد
خوندن یه داستان عاشقانه در ادامه مطلب
تحقیق عاشقانه واژه عشق و عاشقی
عاشق کیست؟عشق چیست؟
معشوقه کدام است؟
عشق و عاشقی : عشق لذّتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است ، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن، معانی زیادی را در بر دارد.
در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی میباشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در تطابق است.
عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو میکند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیختهای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز میتوان متصور شد، درواقع این کلمه را میتوان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیتهای مختلف و انواع غذا به کار برد.
عشق از عشقه گرفته شده و آن گیاهی است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را خشک و زرد رو کند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی اعتباری عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده اند.
در گذشته تصور میشد که واژه? عشق ریشه? عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانواده? زبانهای سامیاند، و واژههای ریشهدار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنیهای یکسان دارند. و عجیب است که واژه? «عشق» همتای عبری ندارد و واژهای که در عبری برای عشق به کار میرود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانوادهاست. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژه? «عشق» از iška اوستایی به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه میگیرد که آن نیز با واژه? اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جستجوکردن» پیوند دارد. همچنین، به گواهی بهرام فرهوشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توانگری است. خود واژههای اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشه? هندی و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن میآید که شکل آن aissk? به چم خواست، گرایش و جستجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفتههایی از واژه? هندی و اروپایی نخستین ais بازماندهاست.
فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژههای عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری میکند ولی واژه? عشق را به آسانی و باانگیزه به کار میبرد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی میدهد که واژه? دیگری را جایگزین عشق کند، واژه? حُب را به کار نمیبرد.
در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلداده و به کسی که مورداحساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر یا دلربا میگویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباه? عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختیهای عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمدهاست که در مقوله عرفان و مذهب میگنجد.
اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحثهای طولانی و دقیق است، اما جنبههای گوناگون آن را میتوان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار میگیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمههای رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار میگیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریفها «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافتهای خاص تاکید دارد.
بقیه در ادامه مطلب
حتما" بخونین برای اطلاعاتتون بد نیست...خدانگهدارتون دوستان خوبم...جمعه وتعطیلات آخرهفته ی خوبی داشته باشین.
چهارسال پیش توی سایت شخصیم یه آمار گرفته بودم از کاربران و بازدیدکنندگان چشمان سبز
که آیا توی زندگیشون به عشقشون و به کسی که دوستش داشتن رسیدن؟
زندگی ایده آلی براشون رقم خورده؟
به آرزوها و رویاهاشون رسیدن؟
آیا شکست عشقی توی زندگی نخوردن؟
و اینکه الان زندگی عاشقانه ای دارن یا نه؟
متأسفانه اینو مجبورم بگم که اونموقع با شرایط اونجوری آماری بدست اومد که حاکی از شکست اکثرکاربران در مسئله عشق و عاشقی و دوست داشتن واقعی در زندگی بود...حالا الان با این شرایط جدید فکرشو بکنین که چه آماری رقم خواهد خورد.
من نمیدونم چرا اکثرا" با چشم بسته به مسئله عشق نگاه میکنن و چرا پای عشق و عاشقی که وسط میاد بچه گونه تصمیم میگیرن و کورکورانه.؟!
به قول بعضی عزیزان
عشق آدم رو کور می کنه
به هرچی مجبور می کنه
ولی به نظرمن این برمیگرده به دید درست یا نادرست ما آدما...
الان جوری شده که همه دوستیها شده دوستی مجازی توی فضای آلوده نت
فضایی که همه امکانات خوب و بدی توش نهفته هست
فکرشو بکنین وقتی من و شما به هررهگذری ظرف چندثانیه دل می بندیم دیگه چه انتظاری داریم که به بن بست هم نرسیم؟!
هممون میدونیم که این اسمش عشق نیست...این تفریح و سرگرمیه...این بازیه...قماره؟
پس انتظارات زیادی از اینجور عاشقیا نداشته باشیم
پس اونو با عشق عوضی نگیریم و به قول سهراب:
...چشمها را باید شست...جوردیگر باید دید
وداع تلخ
دوباره کنج این کافه
نشستم منتها بی تو
دارم تو قهوه ی تلخم
میبینم عکس چشماتو
چقدر جای تو خالیه
رو این صندلی چوبی
کنارم نیستی و بی تو
دلم میشه یه آشوبی
یه عمری توی این کافه
همه ما رو باهم دیدن
تو نیستی و همه دارن
منو با دست نشون میدن
رو میز پشت سر داره
یکی دوستت دارم میگه
دلم میلرزه میبینم
که گل میدن به هم دیگه
میفتم یاد روزایی
که تو بودی کنار من
چه زود پاییز شد و گلها
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
به جز من توی این کافه
کسی انگاری تنها نیست
بدون تو چه دلگیرم
برام این لحظه زیبا نیست
صدای خنده میپیچه
تو مه دود همین کافه
یکی از پشت سر میگه
بی زحمت 2تا نسکافه
رو میز پشت سر داره
یکی دوستت دارم میگه
دلم میلرزه میبینم
که گل میدن به هم دیگه
میفتم یاد روزایی
که تو بودی کار من
چه زود پاییز شد و گلها
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
امیدوارم خوشتون اومده باشه و ازم راضی باشین دیگه