بدانید:در قلب همسرتان چه جایگاهی دارید
شوهرتان راهمانگونه که هست بپذیرید.
یک مرد نیاز دارد همانگونه که هست پذیرفته شود، دقیقاً همانطوری که هست. این نوع پذیرش کامل و همه جانبه، وی را متقاعد میکند که شما به راستی او را دوست دارید، نیاز او به پذیرش کامل، خیلی عجیب نیست، من نیز همین احساس را دارم. آیا شما یا هر کس دیگری این احساس را ندارید؟ آیا شما دوست صمیمی ندارید که به درد دلهای شما گوش بدهد و شما را آنگونه که هستید بپذیرد، مهم نیست که چه حرفی باشد. وقتی با دوستتان درد دل میکنید، بعد از مدت زیادی صحبت، در درون احساس سبکی میکنید و میتوانید بدون هیچ واهمهای از احساس نپذیرفتن و یا شنیدن انتقاد و نصیحتی، تمام حرفهایتان را با او بزنید. دوستتان هرگز شما را تحقیر نکرده و مسخره نمیکند. شما صد در صد احساس آزادی میکنید، زیرا میتوانید خودتان باشید بدون اینکه نقش بازی کنید. او فقط به حرفهای شما گوش میدهد. او شما را همانگونه که هستید، دوست دارد و برایتان در گوشهای از قلبش جایگاه با ارزشی را در نظر گرفته است. شما او را دوست دارید، چون او هم شما را دوست دارد.
این حداقل کاری است که میتوانید برای شوهرتان انجام دهید. آیا قادر نیستید وی را بهعنوان یک دوست بپذیرید، همانگونه که این کار را درباره یکی از دوستانتان میکنید؟ شوهر شما هم نیاز دارد که با این پذیرش از طرف شما، عقدههای دلش را خالی کند. اگر پاسخ مثبت است، او برای نزدیک شدن به شما به وقت بیشتری نیاز دارد. موانعی که میان شما دو نفر وجود دارد، با پذیرش قلبی یکدیگر به سرعت برطرف خواهد شد.
اگر میخواهید بدانید که در قلب همسرتان چه جایگاهی دارید، ببینید او در قلب شما چه جایگاهی دارد.
بالاترین مرحله ارتباط دو انسان بهویژه یک زن و شوهرش ، دوستی و رفاقت است و خوشا به حال زن و شوهری که بهترین دوست زندگی خود را هر روز در خانهاش میبیند. یک مرد ترجیح میدهد که نیش مرگبار یک مار را تحمل کند ولی زخم زبان و تکرار سرزنشهای زنش را نشنود. اگر شما از نظر عاطفی نیاز به نیش زدن دارید، خیلی بهتر است که به یکی از دوستان خود که مورد اعتماد شماست، تلفن کرده و تخلیه بارهای منفی ذهن خود را تقدیم او سازید. نه اینکه سر به سر شوهر خسته خود بگذارید. زخم زبان و خردهگیری سبب ایجاد ابرهای تیره در زندگی و تزلزل در بنیانهای ازدواج بوده و به تغییر رفتار و شخصیت شوهر کمک نمیکند.
شوهر شما دقیقاً همان کسی است که روزی دوستش داشتید و او را همانگونه که بود برای همسری خود انتخاب کردید. پس اکنون بهتر است او را به همان شکل که هست، بپذیرید و از جنگ قدرت در تغییر شخصیت همسر خود دست بردارید. این اصل، از زمانی که زندگی آغاز شده وجود داشته است. خداوند، ما را همانطور که هستیم آفریده و بهعنوان بندگان خویش پذیرفته، هر چند که شایسته آن پذیرش نباشیم، اما او باز هم ما را دوست دارد. پس ما میتوانیم با یاری خداوند دیگران را هم در قلب خود بپذیریم و دوست بداریم. بهویژه شوهرمان را که شریک اصلی ما در زندگی میباشد.
اول، اگر شما عشق به شوهرتان را از دست دادهاید، چرا از خدا نمیخواهید که آن را به شما برگرداند؟
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
موضوع مطلب :