طنز عکس دست جمعی بامرغ شب عیدقربون و کلی جای تفکر

دیروز رفتم برا خونه مرغ بخرم چون مهمون سرزده داشتیم

اولا"که همه مرغ فروشی ها بسته بودن

دوما" اونایی هم که باز بودن صف کشیده بودن ده یازده نفر درحد تیم ملی برای چندتامرغ باقیمونده ی آخر

سوما" جالب بود برام که قیمت مرغ هم شده بود هفت هزار و دویست تومن به ازای هرکیلو

چهارما" مرغ رو صاحب مغازه میکشید و پولشو نقد میگرفت بعدا" واسه لخت کردن مرغ زبون بسته نصفی از گوشتاشم میچید همراه پوستش میریخت توی سطل واسه کارخونه های سوسیس و کالباس

پنجما" که جالب تر از همه است اینکه صدای هیچکسی هم که در نمی یومد هیچی...تشکرم میکردن تازه

ششما" با این وضعی که داره قیمت مرغ پیدامیکنه حدس میزنم واسه عیدقربون سال آینده مرغم قربونی کنی همون قیمت گوسفند تموم بشه

نظرشما چیه؟

می بینین که چه مردم مودب و باتربیتی داره ایران؟

من که بهشون افتخار می کنم

و به ایرانی بودن خودم که دیگه بیشتر

دم همه مون گرم مخصوص اون خانوم مرغه که اینقدر مظلوم واقع شده که گوشتش باید ظالمانه بره زیر دندون من و دیگرون...

دم همه گرم...