عاشقانه ترین وب سایت عاشقانه=چشمان سبز شاعر و نویسنده
طراح و خوشنویس
گرافیست و طراح وب درباره وبلاگ آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
صفحات وبلاگ روانشناسی مسائل خانواده از این پس به بررسی معضلات اجتماعی و خانواده می پردازیم. مشکلاتی که ما را از داشتن یک زندگی عاشقانه باز میدارند. داستان واقعی زیر نمونه ای از این دست می باشد که خواندن اون رو حتما" به شما پیشنهاد میکنم: پس از خیانت به شوهرم آیا خدا مرا میبخشد؟
جواب در ادامه مطلب
خیانت و دلایل خیانت در روابط مشترک این روزا خیانت واسه همه ما یه چیز پیش پاافتاده شده طوری که هر کدوم یه جوری از عشق واقعی زندگیمون غافل شدیم و به جای اون دل می بندیم به غیر از اون که تموم وجودش انگشت کوچیکه عشق خودمون هم نمیشه. بعضی هام اصلا" دل بستگیهای دقیقه ای به این و اون و آزمودن عشق های کاذب و دروغین و کسب تجربه های تلخشون واسشون تبدیل به تفنن و سرگرمی شده...بعدش جالبم اینه که توی صفحات شبکه های اجتماعی توی مشخصاتشون نقل قول میکنن که چیزی که ازش متنفرن دروغ و خیانته. مثال ما آدمها مثال اون کبکی هستش که سرش زیر برفه و انتظارداره همه جا رو هم ببینه و هیشکی هم نبیندش. معضل خیانت متأسفانه به دلیل افزایش ارتباطهای کاری و فیزیکی مرد و زن در جامعه ما و ارتباطات موبایلی نامتوازن و غیر متعارف بدجوری درحال گسترشه. معضلی که همه دادگاه های طلاق را پر کرده از ارباب رجوع...از زوج های جوان گرفته تا زن و مرد کامل دیگه کمتر مردوزنی پیدا میشه که سر اینجور مسائل که خودمون بیشتر باعث و بانی اون هستیم نه اجتماع و جامعه باهم کشمکش و درگیری و دعوا نداشته باشه. حتی ما بزرگترها گاهی شدیم الگوی ناب فرزندانمون و به اونها هم داریم خط نشون میدیم و اونها رو هم از همین الان به این بیراهه سوق میدیم. کی میخاد این رویه افزایش طلاق به دست نابودی سپرده بشه خدا میدونه این مطلب رو به درخواست یکی از دوستان که ایمیل زده بودن گذاشتم امیدوارم مفید قرار بگیره و ازش خوشتون بیاد امیدواریم هیچوقت هیچ کانون خانواده ای بخاطر خیانت از هم نپاشه و ما بیش از پیش مراقب باشیم. کالبد شکافی معضل خیانت
لطفا" فقط متأهل ها بخوانند خیانت و دلایل خیانت در روابط مشترک+کالبد شکافی معضل خیانت+ فقط متأهل ها بخوانند+زیر 18 سال ممنوع بقیه را در ادامه مطلب بخوانید
دروغ یا صداقت؟ عجب زمونه ای شده هرکی راستشو بگه منعش میکنن مسخره ش می کنن از اجتماع طردش میکنن بعد هرکی روبهانه دروغ میگه...فریبت میده...یک شبه با عزیزت جابجاش میکنی و به اون ترجیحش میدی... نمیدونم تا کی اسیر این غفلتها و توهم ها باید باشیم و پشت سر هم ضربه بخوریم و ازمون سوء استفاده بشه؟ انگار به این زمین خوردن ها عادت کردیم دیگه.انگار همه چی برامون لوس شده...بی معنی شده...مسخره شده. بعد همش هم می نالیم از دروغ و خیانت و نامردی. کاش یه نگاهی به خودمون میکردیم و یه درجه تغییر فکر و مسیر می دادیم. کاش... موضوع مطلب : عشق دروغین, اس ام اس دروغ, خیانت, اس ام اس عاشقانه, دروغ فریب, سواستفاده, روابط دروغین, تاثیر دروغ بردوام روابط, کارت پستال دروغ !؟بوی خیانت جسارت نباشه ها... با شما نیستم ولی واقعا"بعضی وقتا شعار می دیم که : عاشقیم صادقیم ولی فوری تا دری به تخته می خوره بوهایی می شنویم... بوی خیانت بوی آدم فروشی بوی دروغ چه بو های بدی... دریغ از ما که از عشق فقط همینو فهمیدیم جدی فرق درک ما و حیوانات از عشق در چیه؟ کی میدونه؟ موضوع مطلب : دروغ, عشق دروغین, خیانت, اس ام اس خیانت, عشق و خیانت, تنفر از خیانت عشق یا جنون ؟عشق رابا جنون اشتباه نگیریم دوستان سلام... دیشب یکی از بچه ها و رفقا یه کلیپی روی توی گوشیش نشونم داد که واقعا" متأثرم کرد عاقبت نافرجام یک عشق خیالی و رویایی و درعین حال غیر واقعی... پسری که خیلی ناجوانمردانه اسید می پاشه روی صورت معشوقه اش برای اینکه با کسی که فکرمیکنه خوشبختش میکنه میخاد ازدواج کنه. ازاین ماجراهای تأسف بار بارها هممون هم دیدیم هم شنیدیم ولی کی میخاد آخر این قضیه ها باشه خدا میدونه پسری که روی عشق معشوقه اش قداره می کشه پسری که بخاطر اینکه به معشوقه اش نمیرسه خودکشی میکنه دختری که برای انتقام از خیانت عاشقش میره اسیر دام هایی میشه که آخرش مرگه فقط و کسی که بخاطر اثبات عشق عاشقشو مجبور به هر کاری میکنه حتی جنایت و قتل نمیدونم چرا ما ایرونی ها هیچوقت زبون هم رو نمی فهمیم...زبون دل هامونو نمی فهمیم...همو درک نمیکنیم...عشق رو درک نمی کنیم...زندگی رو درک نمی کنیم...خدا رو درک نمی کنیم؟!!!!!! چرا؟ چرا معنی عشق رو با "جنون " عوضی گرفتیم؟ چطور دلمون میاد به خودمون بگیم عاشق؟ بعد چشمامونو ببندیم و هر بلایی که دوست داریم ناجوونمردانه سر عشقمون بیاریم؟!؟ چه جوری؟ چرا همش می زنیم به بیراهه ای که جز ندامت و پشیمونی آخرش چیزی عایدمون نمیشه؟ چرا؟ دلم میخاست داستانی ساخته می شد از عاشقی لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد کاشکی عاشقای امروزی ما اونروزی بودن...کاشکی عاشقامون..معشوقه هامون افسانه ای بودن...اما بودن بخدا دل زمونه هم از قحطی همچین عاشق و معشوقایی خونه... یه داستان در ادامه مطلب هست...پیشنهاد میکنم حتما" بخونین ..بد نیست
دوستان این داستان کوتاه خیلی آموزنده است بعدازاینکه خوندین نظرتونو دوسدارم بدونم.....مرسی از همراهیتون: داستان خیانت زن به شوهرش... با اصرار از شوهرش میخواهد که طلاقش دهد. شوهرش می گوید: «چرا؟ ما که زندگی خوبی داریم.» از زن اصرار و از شوهر انکار. در نهایت شوهر با سرسختی زیاد میپذیرد، به شرط و شروط ها. زن مشتاقانه انتظار میکشد شرح شروط را: «تمام 1364 سکه بهار آزادی مهریهات را باید ببخشی.» زن با کمال میل میپذیرد. در دفترخانه مرد رو به زن کرده و میگوید: «حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده.» زن میپذیرد. مرد میپرسد: «چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریهات، که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن، را بزنی.» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد: «طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری.» زن با اعتماد به نفس گفت: «دو ماه پیش با مردی آشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او، تا زندگی واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.» بقیه در ادامه مطلب
پیوند روزانه
پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|