عکس جالب بدون شرح!
جان مرا گر که به آتش بکشانی
گنج غمت را نفروشم به جهانی
جان مرا گر که به آتش بکشانی
گنج غمت را نفروشم به جهانی
طرف خطابم با اون دسته از آقایونه...اونایی که هنوز نوی خواب دربی به سر می برن:"
آقایون مسئولین که بعضا" خیلیتونم توی هیئت مدیره ی پرسپولیس تشریف دارین یا اسپانسر این باشگاه هستین شما نشون دادین که بعداز اون دربی پرحرف و حدیث هنوز هم شمشیرهاتون رو غلاف نکردین...
آخه دشمنی با رقیب تا کی و به چه بهایی؟
اینجا معلوم میشه کی علق ملی داره کی نداره...
تا چهارشنبه وقتی باقی نمونده...اونایی که گفتن پرسپولیسی ها اهل این برنامه ها نیستن بیان نشون بدن مردونگیشونو...پرسپولیسی بودنشونو...مامنتظریم!
بعداز آنهمه محبت سنگدلانه گفتی:
من نباشم برای تو چیزی... نه تکان میخورد نه عوض میشود
اکنون کجایی که ببینی دستانم را به خاطرتو به تیغ جراحان سپردم
یادگاری که تا آخرعمرم با خودم همراه دارم
بعدازاینهمه محبت تو ، حالا بگو دلم را به دست کدام جراح بسپارم
تاحالا شده یه بارم که شده عصرای پنجشنبه یا جمعه که دلمون میگیره بریم سرخاک این عزیزان و باهاشون درددل کنیم یا نه؟
فقط اینترنت جای درددل کردنه؟
راست بگین؟
آیادلمون براشون تنگ شده؟
آیا اصلا" بهشون فکرکردیم تاحالا؟
بیاین صادق باشیم...تاحالا فکرکردیم که چقدر بهشون مدیونیم؟!
سلام. چند روز پیش داشتم کتابخونهام رو مرتب میکردم یک کتاب پیدا کردم. ظاهرش جالب بود خواستم بخونمش. روش نوشته بود ((گفتگو با خدا)) اسمش برام جالب اومد بازش کردم. دیدم تو هر صفحه فقط 3 یا 3 خط هست و کتابش خیلی فانتیزه شروع کردم به خوندش، وقتی تموم شد دیدم چشمام خیسه، دیدم که چقدر میتونستم بهتر از این فکر کنم، دیدم چقدر خدای خوبم بزرگه، واسه همین خواستم توی تموم وبلاگهام بزارمش که همه بخونن و استفاده کنن. حتماً بخونید خیلی زیباست.
برای خوندن به ادامه مطلب مراجعه کنین عزیزان
حکایت و داستان امروز :
زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد .
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که ...
افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت:تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
فروردین: امروز شما میتوانید به خود بقبولانید که روابط دوستانه خیلی خوبی دارید. حتی اگر بدانید مسائل پیچیدهای وجود دارد که نیاز به توجه و حل شدن دارند، با این حال ترجیح میدهید فعلاً به جای حل کردن این مسائل از حقایق فاصله بگیرید. نگاه کردن به تواناییهای ناشناخته دیگران کار بدی نیست، اما نباید جایگزین حقایقی بشود که درست جلوی چشمتان قرار دارد!
اردیبهشت: امروز احساسات شدید شما تبدیل به آگاهی شدهاند، اما هنوز با دیگران احساس راحتی نمیکنید. شما ترجیح میدهید سرتان خلوتتر باشد، اما این خواستههای جدید شما میتواند زندگیتان را از این رو به آن رو کند. باوجود اینکه شما برای ابراز کردن احساساتتان وقت کافی دارید که دنبال کلمات مناسب بگردید، ولی باز هم دیگران منظور شما را بد متوجه میشوند. فکر نکنید که آنها شما را درک نمیکنند. شما باید زمانی را برای فکر کردن به چیزهایی که تا بحال فکر میکردید آنها را خوب میشناختید اختصاص دهید.
خرداد:امروز روز خیال پردازی و شعر گفتن است!! اما حالا که عطارد روابط شما را آشفته میکند، شاید وقت خیلی خوبی برای گرفتن یک پیغام ویژه نباشد. خیالات شما فراتر از زمان خود حرکت میکنند و تا موقعی که نخواستهاید افکار خود را وارد زندگی واقعی کنید، آنها میتوانند دوست داشتنی باشند. اگر شما میخواهید حرف مهمی زنید، سعی کنید تا فردا که ماه کامل میشود صبر کنید.
تیر:امروز شما نمیتوانید به راحتی ساعتی از روز را خالی نگه دارید، چرا که دائماً به کارهایی که میخواهید انجام دهید فکر میکنید. با وجود اینکه شما میتوانید یک روز ایده آل را در ذهنتان مجسم کنید، ظاهراً چیزی شما را از داشتن چنین روزی محروم میکند. به جای ناراحت شدن به خاطر کارهایی که قادر به انجام دادنشان نیستید، به خاطر کارهایی که میتوانید انجام دهید شکرگزار باشید.
مرداد: مثل اینکه شما در رویا سیر میکنید، یعنی جایی که همه چیز همان طوری است که باید باشد، ولی وقتی چشم خود را باز میکنید میبینید که زندگیتان چقدر از این تصویر ایدهآل فاصله دارد. شما معمولاً خیالات و رویاهای زیبایی را در سرتان میپرورانید، اما هم اکنون دوری از حیقیت چیزی نیست که بتوانید از آن اجتناب کنید. به جای اینکه در ذهن خود به جاهای دور پرواز کنید، توجه خود را به خانه و تغییرات کوچکی که میتوانید به وجود آورید معطوف کنید.
شهریور: شما نمیتوانید خیلی راحت به برنامههایی که در گذشته برای امروزتان در نظرگرفته بودید فکرکنید، اما اگر قصد دارید که کارهای خود را تمام کنید لازم است که به گذشته خود نگاهی بیندازید. متاسفانه حالا که عطارد سیاره بخت شا تحت تاثیر نپتون واقع شده است، واقعیت غیر قابل باور شده است. شاید بهتر باشد تصمیم گیریهایتان را چند روز به تاخیر انداخته و بعد به سراغشان آمده و تا آخر هفته تکلیف خود را روشن کنید.
بقیه در ادامه مطلب
دوستان عزیزم سلام
سالها پیش یکی از دوستانم کتابی رو که باویرایش خودش به چاپ رسونده بود رو بهم هدیه داد
وقتی تیترونام کتاب رو خوندم اولش حسابی جاخوردم "اون بالاش درشت نوشته بود:
"هرگز ازدواج نکنید"
اولش زودقضاوت کردم و فکرکردم واقعا" اون میخاد جوون ها رو به ازدواج نکردن تشویق کنه
ولی بعدش که زیرشو خوندم دیدم با فونت ریزتر جوری که اصلا"به چشم نمیاد نوشته مگر با نیمه ی...
همین عامل باعث شده بود این کتاب درردیف پرفروش ترین کتابهای روانشناسی و مشاوره ای قراربگیره و سه بارتجدید چاپ بشه
اگه خواستین این کتاب رو تهیه کنین نوشته ی آقای محمد اثنی عشری هست
خیلی کتاب خوبیه و راهنمایی های مشاوره ای برای ازدواج و ملاک های ازدواج باخودش داره
من توی این پست بخاطرسختگیری هایی که خیلی ازدوستان در امر ازدواج میکنن مطلبی گذاشتم درمورد دلایل ترس از ازدواج و اقدام ننمودن بهنگام ، که امیدوارم موثر واقع بشه واز اون خوشتون بیاد.
از توجه و همراهی همه ی دوستان خوبم ممنونم.
خوندن این مطلب در ادامه مطلب و نظر شما دراین رابطه
چه بپذیرید و چه نه، هر اتفاقی بهاری دارد و بهار ازدواج هم گل سال های جوانی، یعنی دهه سوم یا اوایل چهارمین دهه زندگی است. نمی گوییم تمام زوج هایی که قبل یا بعد از این سن به خانه بخت رفته اند، شکست خورده برگشته اند اما این واقعیت را هم انکار نمی کنیم که آنها لذت چند سال بیشتر خوشبخت بودن در کنار یک شریک واقعی را از دست داده اند. نگاهی به شناسنامه تان بیندازید. اگر بیش از تعداد انگشتان یک دست از این دهه بهاری گذشته است باید به شما هشدار دهیم. زمان شما برای تجربه یک آرامش متفاوت هر روز کمتر می شود. پس تا دیر نشده، یک بار این مطلب را مرور کنید و ببینید که در گروه کدام یک از زنان ازدواج گریز جا می گیرید.
تحقیق عاشقانه واژه عشق و عاشقی
عاشق کیست؟عشق چیست؟
معشوقه کدام است؟
عشق و عاشقی : عشق لذّتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است ، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن، معانی زیادی را در بر دارد.
در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی میباشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در تطابق است.
عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو میکند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیختهای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز میتوان متصور شد، درواقع این کلمه را میتوان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیتهای مختلف و انواع غذا به کار برد.
عشق از عشقه گرفته شده و آن گیاهی است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را خشک و زرد رو کند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی اعتباری عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده اند.
در گذشته تصور میشد که واژه? عشق ریشه? عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانواده? زبانهای سامیاند، و واژههای ریشهدار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنیهای یکسان دارند. و عجیب است که واژه? «عشق» همتای عبری ندارد و واژهای که در عبری برای عشق به کار میرود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانوادهاست. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژه? «عشق» از iška اوستایی به معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه میگیرد که آن نیز با واژه? اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جستجوکردن» پیوند دارد. همچنین، به گواهی بهرام فرهوشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توانگری است. خود واژههای اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشه? هندی و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن میآید که شکل آن aissk? به چم خواست، گرایش و جستجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفتههایی از واژه? هندی و اروپایی نخستین ais بازماندهاست.
فردوسی نیز که برای پاسداری از زبان فارسی از به کار بردن واژههای عربی آگاهانه و هوشمندانه خودداری میکند ولی واژه? عشق را به آسانی و باانگیزه به کار میبرد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی میدهد که واژه? دیگری را جایگزین عشق کند، واژه? حُب را به کار نمیبرد.
در زبان فارسی به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلداده و به کسی که مورداحساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر یا دلربا میگویند. واژه عشق در ادبیات فارسی به ویژه ادبیات غنایی، پایگاه و اهمیتی ویژه و والا دارد و بسیاری از شاعران پارسی، درباه? عشق و عاشقی، وصف معشوق و سختیهای عاشقی، اشعاری با ارزش ادبی والا دارند. همچنین گاهی اوقات، این کلمه درباره عشق انسان به خدا نیز آمدهاست که در مقوله عرفان و مذهب میگنجد.
اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و نیازمند بحثهای طولانی و دقیق است، اما جنبههای گوناگون آن را میتوان از راه بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولاً درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار میگیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمههای رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار میگیرد؛ با وجود آنکه در برخی از تعریفها «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافتهای خاص تاکید دارد.
بقیه در ادامه مطلب
حتما" بخونین برای اطلاعاتتون بد نیست...خدانگهدارتون دوستان خوبم...جمعه وتعطیلات آخرهفته ی خوبی داشته باشین.